امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲۸: ای سفر کرده ز چشم و در دل و جانی مقیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای سفر کرده ز چشم و در دل و جانی مقیم روزها شد تا نیاید از سر کویت نسیم پیش از آن روزی که جان را با بدن شد اتحاد عشق تو با جان من بودند یاران قدیم کس مقیم کعبه مقصود نتواند شدن تا نگردد خاک پای محرمان آن حریم باده نوشیدن به خلوت لذتی دارد مدام خاصه آن ساعت که باشد نازک اندامی ندیم اشک گردد از سموم قهر تو آب حیات زنده گردد از نسیم لطف تو عظم رمیم مدعی، فقرم مبین کز دولت عشقش مرا هر نفس در یتیمی می دهد طبع کریم هم به مکتوبی ز خسرو یاد می کن گاه گاه چند باشی محترز از طعنه مشتی لئیم امیر خسرو دهلوی