امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲۳: ملکت عشق ملک شد از کرم الهیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ملکت عشق ملک شد از کرم الهیم پشت من و پلاس غم اینست قبای شاهیم قاضی شهرم ار کشد، بهر وطن روا بود خاصه که آب دیدگان داد به خون گواهیم شد سیهم ز عشق رو، گریه در او از آن کنم گریه چه سود، چون ز رخ شسته نشد سیاهیم چند به ناز خفتنت، وه که مباد ناگهان شعله به دامنت زند ناله صبحگاهیم بود ز عقل پیش ازین باد غرور در سرم پیش در تو خاک شد آن همه کژ کلاهیم گر تو ز بهر کشتنم جرم و دروغ می نهی حیف بود ز بهر جان دعوی بی گناهیم وقف خیال تست جان، از پی این خورم غمت من نه که این عمارتم، گر تو خراب خواهیم تو گل و باغ بین که من در ته چاه محنتت تو می لعل خور که من بر سر تابه ماهیم همره خسروست دان تا به عدم وفای تو شکر که عقل بی وفا ماند ز نیم راهیم امیر خسرو دهلوی