امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۰۹: مستم که امشب گوییا میهای پنهان خورده ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مستم که امشب گوییا میهای پنهان خورده ام من با خیال خویش می با نامسلمان خورده ام نی نی که خوردم خون خود،چون پوشم ازتو،چون رخم بر من گواهی می دهد هر می که پنهان خورده ام از تشنگی آن دو لب می آیدم خون در جگر مردم که در خواب از لبش دوش آب حیوان خورده ام این نیم کشت غمزه را بیرون میارید از لبش تا جان هم آنجایم رود کز یار پیکان خورده ام ای مست جان خوشدلی، بر جان من طعنه مزن تو جام عشرت خورده ای، من جام هجران خورده ام وقتی به خسرو گفته ای «کت من به دست خود کشم » چندین همه غمهای تو از شادی آن خورده ام امیر خسرو دهلوی