امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۰۴: ای روی تو عمر جاودانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای روی تو عمر جاودانم عمری ست که بی تو در فغانم از نرگس جادوی تو هر روز پیداست که چیست در نهانم؟ چون سحر دو چشم تو ببینم «هذین لساحران » بخوانم رویت دیدم نکو نکردم هر بد که کنی سرای آنم غم خور که ز عاشقی زبونم می ده که ز بیدلی زبانم می نالم زار، ازانکه چون نای بی مغز شده ست استخوانم در اول عشق رفتم از دست تا چون شود آخرش، ندانم بر خاک درت فتاده ماندم مگذار که هم چنین بمانم گفتی «غم خود بگو» چه گویم؟ چون کار نمی کند زبانم نی با تو دمی همی نشینم نی خاستن از تو می توانم غم خسرو را به هیچ بفروخت بستان که غلام رایگانم امیر خسرو دهلوی