امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۵۴: ز هجران روز من شب گشت و کی بودی چنین روزم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز هجران روز من شب گشت و کی بودی چنین روزم شبی گر روز کردی با من آن ماه شب افروزم گرفتار آمدم جایی و نهمانا رهم زیرا شکست آن قلب کو بر خیل غم می کرد پیروزم برآید زین هوس جانم که یک شب شمع تو باشم تو خوش خوش باده می نوشی ومن چون شمع می سوزم بلا و غم خریدار آمدند از سوی تو بر من بحمدالله که در کوی تو بازار است امروزم کسی از عمر خود روزی نخواهد کم، ولی بر من رود گر بی غمت روزی، مبادا روزی آن روزم کشم تا جان بود در تن، جفاهای سگ کویت سگ کوی ترا باری و فاداری بیاموزم نهان تا چند دارم درد خسرو را ز تو آخر دلم برده ز کف وانگه لب بیهوده می دوزم امیر خسرو دهلوی