انوری ابیوردی
غزلیات
غزل شماره ۲۷۵: دیدی که پای از خط فرمان برون نهادی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیدی که پای از خط فرمان برون نهادی دیدی که دست جور و جفا باز برگشادی بردم ز پای بازی تو دست برد عمری بازم به دست بازی تو دست برنهادی بر کار من نهی به جفا پای هر زمانی کارم ز دست رفت بدین کار چون فتادی در خون و خاک پیش تو می گردم وز شوخی در چشمت آب نیست ندانم که بر چه بادی شاد آن زمان شوی که مرا در غمی ببینی غم طبع شد مرا چو به غم خوردنم تو شادی گویی از این پست به همه رنج یار باشم نه رنجهات می رسد احسنت شاد بادی در طالعم ز کس چو وفا نیست از تو ماند از مادر زمانه به هر طالعی که زادی عشقت به کار بردم و بردم چنانک بردم عمری به باد دادی ودادی چنانک دادی ای انوریت گشته فراموش یاد بادت کو را هنوز در همه اندیشها به یادی انوری ابیوردی