انوری ابیوردی
غزلیات
غزل شماره ۲۳۲: چه گویی با تو درگیرد که از بندی برون آیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه گویی با تو درگیرد که از بندی برون آیم غمی با تو فرو گویم دمی با تو برآسایم ندارم جای آن لیکن چو تو با من سخن گویی من بیچاره پندارم که از جایی همی آیم مرا گویی کزین آخر چه می جویی چه می جویم کمر تا از توبربندم فقع تا از تو بگشایم غمی دارم اگر خواهی بگویم با تو ورنه نه بدارم دست از این معنی همان دستی همی خایم به جان گر بوسه ای خواهم بده چون دل گرو داری مترس ارچه تهی دستم ولیکن پای برجایم اگر دستی نهم بر تو نهادم دست بر ملکی وگرنه بی تو تنگ آید همه آفاق در پایم فراقت هر زمان گوید که بگریز انوری رستی اگر می راستی خواهی چو هندو نیست پروایم انوری ابیوردی