انوری ابیوردی
غزلیات
غزل شماره ۲۱۱: کارم به جان رسید و به جانان نمیرسم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کارم به جان رسید و به جانان نمی رسم دردم ز حد گذشت و به درمان نمی رسم ایمان و کفر نیست مرا در غمش که من در کار او به کفر و به ایمان نمی رسم راهیست بی کرانه غم عشقش و مرا چون پای صبر نیست به پایان نمی رسم یاریست بس عزیز به ما زان نمی رسد صیدیست بس شگرف بدو زان نمی رسم گوید به ما ز حرمت ماکم همی رسی حرمت بهانه ایست ز حرمان نمی رسم سلطان عشق او چو دلم را اسیر کرد معذورم ار به خدمت سلطان نمی رسم انوری ابیوردی