انوری ابیوردی
غزلیات
غزل شماره ۱۳۸: آن روزگار کو که مرا یار یار بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن روزگار کو که مرا یار یار بود من بر کنار از غم و او در کنار بود روزم به آخر آمد و روزی نزاد نیز زان گونه روزگار که آن روزگار بود امروز نیست هیچ امیدم به کار خویش بدرود دی که کار من امیدوار بود دایم شمار وصل همی برگرفت دل این هجر بی شمار کجا در شمار بود با روی چون نگار نگارم هزار شب کارم ز خرمی و خوشی چون نگار بود واکنون هزاربار شبی با دریغ و درد گویم که یارب آن چه نشاط و چه کار بود انوری ابیوردی