انوری ابیوردی
غزلیات
غزل شماره ۱۱۲: نه در وصال تو بختم به کام دل برساند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه در وصال تو بختم به کام دل برساند نه در فراق تو چرخم ز خویشتن برهاند چو برنشیند عمرم مرا کجا بنشیند اگر زمانه بخواهد که با توام بنشاند زمن مپرس که بی من زمانه چون گذرانی از آن بپرس که بر من زمانه می گذراند مرا مگوی ز رویم چه غم رسیده به رویت رسید آنچه رسید و هنوز تا چه رساند دلی ببرد که یک لحظه باز می نفرستد غمی بداد که یک ذره باز می نستاند مرا به دست تو چون عشق باز داد وفا کن جفا مکن که همیشه جهان چنین بنماند ببرد حلقهٔ زلفت دلم نهان زد و چشمت چنان که بانگ برآمد که این که کرد و که داند به غمزه چشم تو گفتش که گر تو داری ورنه من این ندانم و دانم به کارهای تو ماند انوری ابیوردی