انوری ابیوردی
غزلیات
غزل شماره ۷۹: حلقهٔ زلف تو بر گوش همی جان ببرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حلقهٔ زلف تو بر گوش همی جان ببرد دل ببرد از من و بیمست که ایمان ببرد در سر زلف تو جز حلقه و چین خاصیتی است که همی جان و تن و دین و دلم آن ببرد خود دل از زلف تو دشوار توان داشت نگاه که همی زلف تو از راه دل آسان ببرد از خم زلف تو سامان رهایی نبود هیچ دل را که همی سخت به سامان ببرد عشق زلف تو چو سلطان دلم شد گفتم کین مرا زود که از خدمت سلطان ببرد برد از خدمت سلطانم از آن می ترسم که کنون خوش خوشم از طاعت یزدان ببرد انوری ابیوردی