عباس صبوحی
غزلیات
پریدن از آشیانه: ترنج غبغب آن یوسف عزیز چو دیدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترنج غبغب آن یوسف عزیز چو دیدم چنان شدم که به جای ترنج، دست بریدم ز قهر تیغ کشیدی، به سوی من بدویدی ز من تو سر ببریدی، من از تو دل نبریدم نشست یار به محفل، گذشت قافله غافل که هر چه من بدویدم، به گرد او نرسیدم مپرس حالت مجنون ز سایه پرور شهری ز من بپرس که با سر، به کوی دوست دویدم مرا هوای پریدن نبود از پی طوبی بهشت روی تو دیدم، از آشیانه پریدم توئی که سوختی م از فراق و رحم نکردی منم که سوختم و ساختم، نفس نکشیدم رموز غیب که یزدان بجبرئیل نگفتی من از گدای در کوی می فروش شنیدم هر آنچه تخم طرب کاشتم به مزرعهٔ دل ز بخت بد چو صبوحی گیاه غم درویدم عباس صبوحی