امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۲۳: نگارا، صحبت از اغیار بگسل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگارا، صحبت از اغیار بگسل گل خندان من، از خار بگسل نخست از بند جان پیوند بگشای پس آنگه دوستی از یار بگسل ندانم تا که گفت آن بی وفا را که مهر از دوستان یک بار بگسل بزن مطرب ز رحمت راه عشاق رگ جان و دل افگار بگسل اگر سوده شود ز ابریشم چنگ گلیم صوفیان را تار بگسل چرا مینالی، ای بلبل، چنین زار نمی گفتم از آن گلزار بگسل درون بتخانه و بیرون مناجات مسلمان شو، دلا، زنار بگسل کمند عشق را نتوان گسستن برو سر رشته پندار بگسل نیابی داد خوبان، خسرو، از کس بزن دست و عنان یار بگسل امیر خسرو دهلوی