امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۰۸: تا شد ز مطلع غیب خورشید حسن طالع
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا شد ز مطلع غیب خورشید حسن طالع عشاق بینوا را مسعود گشت طالع ما از جهان ملولیم از خویش و غیر فارغ گشته به نیم جرعه در کنج دیر قانع ساقی، بیار جامی کز خود رهم زمانی مگذار تا گذارم بی باده عمر ضایع جز جام تو ننوشند عشاق در خرابات جز نام تو نگویند زهاد در صوامع چون قیل و قال هر کس با مست در نگیرد در حق ما نباشد پند فقیه نافع حال درون پر خون از خلق چون بپوشم چون کرد پیش مردم اشکم بیان واقع بگذر ز خویش خسرو، گر وصل یار جویی زان رو که نیست جز تو در راه وصل مانع امیر خسرو دهلوی