امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳۹: خرابی من از آن چشم پر خماری پرس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خرابی من از آن چشم پر خماری پرس هلاک جانم از آن لاله بهاری پرس ز زخم غمزه چه پرسی که در جگر چند است؟ ز صد فزونست، ولی زخمهای کاری پرس غلام چشم توام، گر چه ناوک تو خوش است ولیک لذت آن از دل شکاری پرس دلم که زود فراموش می کند خود را مپرس هیچ ز هجران و بیقراری پرس مراست دردسری از خمار مستی عشق علاج دردم از آن نرگس خماری پرس کجاست دولت آنم که بر درت باشم؟ نشان من به سر کوی خاکساری پرس رو، ای صبا و ز بهر مسافران فراق از آن دو لب سخنی چند یادگاری پرس سرود ذوق فراوان شنیده ای، اکنون بیا، ز خسرو ذوق فغان و زاری پرس امیر خسرو دهلوی