امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳۸: بیا که بزم طرب را چمن نهاد اساس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا که بزم طرب را چمن نهاد اساس بیا که باد صبا گشت عیسوی انفاس بنوش باده گلگون به طرف باغ که من ز پا فتاده ام از دست محنت افلاس چه حکمت است ندانم که ساقی گردون مدام خون جگر می دهد مرا از کاس کسی ز چهره مقصود خود نیافت نشان ازان زمان که نهادند سرنگون این کاس به راه کعبه که از هر طرف کمین گاهی ست اگر ز خویش گذشتی، قدم منه به هراس کسی به دلق مرقع، کجا شود درویش؟ چو سینه صاف نباشد، چه سود ترک لباس؟ درون چو پاک شود از کدورت اغیار تو خواه جامه اطلس بپوش، خواه پلاس حدیث دوزخ و جنت دگر مگو خسرو وصال یار طلب کن، گذر ازین وسواس امیر خسرو دهلوی