امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳۴: یا مرا قربانی آن چشم شوخ و شنگ ساز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یا مرا قربانی آن چشم شوخ و شنگ ساز یا تماشا گاه جانم آن رخ گلرنگ ساز زان همه دلها که از خوبان ربودی گرد خویش تا نبیند چشم اغیارت حصار سنگ ساز دعوی خون بر لبت بسیار شد، بهر خدا خنده شیرین کن و پس غنچه را دل تنگ ساز ما نه ایم آنها که از چنگ تو جان خواهیم برد خواه با ما صلح جوی و خواه با ما جنگ ساز یار اگر دشنام گفت، ای دل، به خون بنویس، پس بر مثال بخت خود توقیع نام وننگ ساز ما و رسوایی و بدنامی و بی ننگی عشق ای سلامت جوی رو، با عقل و با فرهنگ ساز چون سرود عشق شد ورد من، ای مطرب، دمی رشته تسبیح من بستان و تار چنگ ساز خسروا، از عشق بازان چند جانی وام کن وانگهی با عادت آن چشم شوخ و شنگ ساز امیر خسرو دهلوی