امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۲۲: سویم آن نرگس بی خواب نبیند هرگز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سویم آن نرگس بی خواب نبیند هرگز بختم آن طره قلاب نبیند هرگز هر دمش، سجده کنند انجم و مهر و مه و چرخ یوسف این مرتبه در خواب نبیند هرگز هر زمان خنده دیگر کند آن شورانگیز داغ دیرینه اصحاب نبیند هرگز بی محابا کشد و شرم ندارد، آری روی قربانی قصاب نبیند هرگز طمع مهر و وفا همت کوته نظر آنست مرد عشق این همه اسباب نبیند هرگز هر شکاری که فتد پیش تو، ای تیرانداز سیری از ناوک پرتاب نبیند هرگز ای مؤذن، مکش آواز که هست این دل من بت پرستی که به محراب نبیند هرگز خسرو آن شب که به کوی تو رود از غیرت سایه خویش به مهتاب نبیند هرگز امیر خسرو دهلوی