امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۱۹: مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مبتلا شد چون دل مسکین به زلف یار باز جان سلامت کی توان بردن ازان طرار باز؟ دل به ابروی بتان دارد چو اقرار درست می کند از مومنی تصدیق آن اقرار باز سرو بستان در چمن چون دید رفتار ترا از خجالت خشک بر جا ماند از رفتار باز هیچ غمخواری ندارم در غم عشق تو من هم مگر لطف تو گردد بنده را غمخوار باز چاره بیچارگان چون در لب شیرین تست دامنت خواهم گرفت، ای صنم، ناچار باز چند گه پر کار چرخ ار کرد از هم مان جدا عاقبت با هم رسانید آن سر پرگار باز بر جمالت دل نه اکنون عاشق است، ای جان من مهر تو در سینه دارم مدمت بسیار باز گر هوای وصل آن مه داری، ای خسرو، به جان چشم غیرت را بدوز از دیدن اغیار باز امیر خسرو دهلوی