امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰۹: قمر برید ز من مهر و من خراب قمر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قمر برید ز من مهر و من خراب قمر شبم دراز چو گیسوی نیمتاب قمر خرابه ها همه چون از قمر شود روشن چراست تیره دل من، چو شد خراب قمر تمام شب قمر آسمان نمی خسپد که چشم این قمر ما ببست خواب قمر کجا رسد مه گردون بدین قمر، باری که نیست چشمه خورشیسدتر به آب قمر ز نور باشد هر قطره چشمه خورشید چو خون چکد ز رخ همچو آفتاب قمر کنون دمیدن صبح از رخ قمر باشد چو آفتاب نهان شد ز ماهتاب قمر گر آید و برود زودتر نه جای گله است از آنکه نیست نهان، خسروا، شتاب قمر امیر خسرو دهلوی