امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰۶: هر شب منم ز هجر پریشان و دیده تر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر شب منم ز هجر پریشان و دیده تر دل از برم رمیده و من زو رمیده تر افغان ز تو که هست به گوشت فغان من هر چند بیش می شنوی ناشنیده تر شیرین غمی ست عشق، ولیکن زمان کجاست؟ ای دل، بگویمت که بخور، لیک دیده تر خلقی به راه منتظرت جان سپرده اند ای ترک مست، دار عنان را کشیده تر تو فتنه زمان شدی، ورنه روزگار بوده ست پیش ازین قدری آرمیده تر ای دوست، پرده پوشی مجنون ز عقل نیست کور است دامنی ز گریبان دریده تر خسرو، زمان رفتن و بر دوش بار عشق راه دراز می روی، آخر جریده تر! امیر خسرو دهلوی