امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۸۵: ای ز چون تو بت شده، صد پارسا زنار دار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز چون تو بت شده، صد پارسا زنار دار آفتابی، روی ما در قبله دیدار دار چون غم و اندوه خالت را فراوان پیشوا در بلا و فتنه چشمت را هزاران کار دار رشکم آید ز آنچه غمهایت، دگر یاران خورند آن همه یک جا کن و پیش من غمخوار دار ناوکی زن بر دلم کز زحمت خود وا رهم خویش را بهر دلم یک دم درین پیکار دار درد دل چون از تو یادم می دهد، مرهم مکن بر دگر دلها در آویز و دلم افگار دار من نه آن یارم که دارم پیش تو خود را عزیز راضیم، خواهی عزیزم دار و خواهی خوار دار از چو تو هندوی کافر کیش گل چهره ست دنگ گل به هندستان بود چون برهمن زنار دار رنگ می آرد کف پایت ز خون چشم من یک دمی پا را بر این دو دیده خونبار دار چند گویی نیست بیهوشی مشتاقان زمن می توانی، خسرو بیچاره را هشیار دار امیر خسرو دهلوی