امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۵۶: هوایی در سرم افتاده، جانم خاک خواهد شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هوایی در سرم افتاده، جانم خاک خواهد شد جهانی در سر آن غمزه بیباک خواهد شد تو می زن غمزه تامن می خورم خوش خوش به جان پیکان چه غم دارد ترا، گر سینه من چاک خواهد شد مبین زین سو که جانم از خیال مهره چشمت چو گنجشکی کزو بر خورده در تاباک خواهد شد بسوزم خویش را از جور بخت، ولی ترسم که آتش سوخته از ننگ این این خاشاک خواهد شد خدایا، زو نپرسی و مرا سوزی به جای او که کشته عالمی، زان نرگس چالاک خواهد شد روید، ای دوستان هر گه که می باید بر آن کویش که این جان خاک این کویست، اینجا خاک خواهد شد زهی شادی، گر او اید که بیند حال من، لیکن من این شادی نمی خواهم که او غمناک خواهد شد خیال خط تو همراه من بس باشد آن وقتی که نام من ز لوح زندگانی پاک خواهد شد ازان لب تلخ می گویی، بترس از مردن خسرو که هر زهری که آید از لبش تریاک خواهد شد امیر خسرو دهلوی