امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴۸: صبا چو در سر آن زلف نیم تاب شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صبا چو در سر آن زلف نیم تاب شود شکیب در دل بیننده تنگ تاب شود به ترک دین مسلمانیش بیاید گفت دلی که در شکن زلف نیم تاب شود سیاه روی شدم زین سفید رخساران چو هندویی که پرستار آفتاب شود یکی ز پرده برون آی تا به دیده من جمال جمله بهشتی وشان عذاب شود به هر جفا که کند چشم تو رضا دادم که از خصومت ترکان جهان خراب شود به هر زمین که چو آب حیات بخرامی دهان مرده به زیر زمین پر آب شود به مجلسی که تو حاضر شوی، چه حاجت نقل؟ که هم به دیدن تو صد جگر کباب شود سؤال غم زدگان را ز لب دری بگشای که جان خسته به دریوزه جواب شود نخفت خسرو مسکین درین هوس شبها که دیده بر کف پایت نهد به خواب شود امیر خسرو دهلوی