امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۳۴: یاران که بوده اند ندانم کجا شدند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاران که بوده اند ندانم کجا شدند؟ یارب، چه روز بود که از ما جدا شدند؟ گر نوبهار آید و پرسد ز دوستان گو، ای صبا، که آن همه گلها گیا شدند ای گل، چو آمدی ز زمین گو چگونه اند؟ آن رویها که در ته گرد فنا شدند آن سروران که تاج سر خلق بوده اند اکنون نظاره کن که همه خاک پا شدند دنیاست خونبهای بسی خلق، وین زمان بسیار کس که بر سر این خونبها شدند خورشید بوده اند که رفتند زیر خاک آن ذره ها که چون همه اندر هوا شدند آنها که سیمیای جهان شان فریب داد بگذاشتند کنج و پی کیمیا شدند بازیچه ایست طفل فریب این متاع دهر بی عقل مردمان که بدین مبتلا شدند کس را چه شد که نقد مرادی نمی رسد مانا که خازنان فلک بینوا شدند خسرو، گریز کن که وفا نیست در جهان زاهل جهان که همچو جهان بی وفا شدند امیر خسرو دهلوی