امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰۵: خوش آن شب که چشمم بر آن نای بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آن شب که چشمم بر آن نای بود مژه هر زمان اشک پالای بود بیا، ای جهان، بر سر من بگرد که این سر شبی زیر آن پای بود تنم بر در دوست پامال گشت چه تدبیر چون خاک آن جای بود؟ شب دوش هم بد نبود از خیال اگر چه دراز و غم افزای بود زمی های دوشینه مستم هنوز میی کز دو چشم جگرزای بود بگویم چه خوش داشت وقت مرا سرودی که از ناله و وای بود بکش زارم،ای عشق، کان دل نماند که صبر مرا کارفرمای بود بیفتاد چندین دل خلق دی که شانه تراگیسوافزای بود یکی کار زان لب دریغم مدار که تا بود خسرو شکرخای بود امیر خسرو دهلوی