امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰۲: بدان دلفریبی که گیتی نماید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بدان دلفریبی که گیتی نماید خردمند را دل نهادن نشاید چه بندی دل اندر خیالات عالم؟ که آیینه رو عاریت می نماید گره های غمزه مبین سخت و محکم که چرخش ندید آن، مگر می گشاید چه بیهوده گویی که پاینده مانم تو مانی، اگر زندگانی نپاید؟ کسی زنده ماند به معنی و صورت که از راه صورت به معنی گراید دل خلق سنگین و دل در خرابی ازان سنگها این عمارت نشاید خس است آدمی، چون گرفتار زر شد چون آن کاه کش کهربا می رباید ز اصحاب ناجنس زادی نیابی که استر شود جفت و کره نزاید چو تو تلخ گویی، همان است پاسخ عدوگاه دشنام شکر نخاید بدان ماند از خام جستن بصیرت که بر خشت خام ابلهی سر نساید حدیث جهان گر ز من راست پرسی «دروغی ست آسان که خسرو سراید» امیر خسرو دهلوی