امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۹۴۶: خطاب طلعت تو نامه زمین کردند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خطاب طلعت تو نامه زمین کردند فرشتگان همه بر رویت آفرین کردند به زیر هر خم مویی برای کشتن خلق هزار فتنه چو دزدان شب کمین کردند از انگهی که برآمد خط تو گرد عذار بسا کسان که چو خط خانه کاغذین کردند به ناتوانی چشم تو خواست قربانی خوشم که طره و زلفت مرا گزین کردند بتان که دست نمودند خلق را در خون به عهد تو همه دست اندر آستین کردند ز خاک مهرگیا رست، خود کجا به درت؟ کسان ز دانه دل تخم در زمین کردند اگر فرشته شود بسته چون مگس نه عجب ازان لبی که چو جلاب انگبین کردند ز من سؤالی کنی، گر چه مست و مدهوشی ز چشمهات که تاراج عقل و دین کردند زنند طعنه که رسوا چرا شدی، خسرو؟ مرا قضا و قدر، چون کنم، چنین کردند امیر خسرو دهلوی