امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۹۴۴: نه پیش از این مژه زینگونه خونفشانم بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه پیش از این مژه زینگونه خونفشانم بود نظاره تو بلا شد که آن زمانم بود به جان تو که فرو نامدی شبی از دل دمی چه باشد، اگر از تو دل گرانم بود زبان حدیث تو می گفت دوش و دل می سوخت رسید کار به جان و سخن همانم بود خیال وی رسنم بسته در گلو می گشت هنوز دل به سوی زلف تو کشانم بود بکش مرا و ز سر زنده کن به خویش آخر به جان کالبدی چند زنده دانم بود در آن جهان من و عشقت گذاشتم به درت تن خراب که همراه این جهانم بود جدا شدی ز فراق تو بند بندم، لیک ز جرعه های تو پیوند استخوانم بود به بندگی غمت جان فروختم مخرید که داغهای کهن گرد گرد جانم بود به نازگویی، خسرو صبور باش به عشق چرا نباشم، جانا، اگر توانم بود امیر خسرو دهلوی