امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۹۱۷: بهار بی رخ گلرنگ تو، چه کار آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهار بی رخ گلرنگ تو، چه کار آید؟ مرا یک آمدنت به که ده بهار آید اگر دو اسپه دواند به گرد تو نرسد گل پیاده که او بر صبا سوار آید خیال روی تو از دیده می رود بیرون اگرنه از مژه پایش به نوک خار آید مرا چو موی سرت ساخت چشم جادویت که موی سر ز پی جادویی به کار آید هزار کشته به فتراک گیسو آویزان همی رود چو سواری که از شکار آید غم تو بار گران است، لیک چون از تست دلم گران نشود، گر هزار بار آید تویی مراد دل و کی بود ز آمدنت مراد خسرو بیچاره در کنار آید؟ امیر خسرو دهلوی