امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۹۰۷: به دیده و دل من دوست خانه می طلبد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به دیده و دل من دوست خانه می طلبد چرا در آتش و آب آشیانه می طلبد؟ زبان بسوخت ز آه و ز بهر شرح فراق لبم ز جان پر آتش زبانه می طلبد دلم به سوی بتان میل می کند وانگاه مزاج عافیتم در زمانه می طلبد تنم که غرقه به خون شد ز آشنایی چشم فتاده در دل دریا کرانه می طلبد خیال دوست درین خانه پا بر آتش سوخت کنون کز آب دو چشمم ترانه می طلبد سواد دیده سپر ساختم که غمزه او ز بهر تیر بلا را نشانه می طلبد میان نازک او را ببر بگیرم تنگ که از برای گسستن بهانه می طلبد شده ست خسرو بی خویش در میانش گم تنی چو موی که موی دو شانه می طلبد امیر خسرو دهلوی