امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۹۲: چو ترک مست من آلوده شراب در آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو ترک مست من آلوده شراب در آید ز شور او نمکی در دل کباب در آید لبش اگر کشدم در سوال بوسه، نترسم ولیک غمزه مبادا که در عتاب در آید بیا که زاهد خشک ار شییت مست بیاید به جرعه تر کند آن زهد و در شراب در آید به گرد دیده خود خار بستی از مژه کردم که نی خیال تو بیرون رود نه خواب در آید گهی که روی به دیوار بهر راز تو آرم عمارتی ست که اندر دل خراب در آید سر از دریچه برون کرده ای، بسوختم آخر رها مکن که در آن روزن آفتاب در آید کج است تیر مژه، راست می زنی به دل من که تیر کج چو به آتش رسد به تاب در آید ز بهر دیدن هندوستان زلف تو هر شب بیا ببین که ز سیلاب چشم آب در آید ز گریه در غم رویت به چشم خسرو بیدل نماند آب اگر، بو که خون ناب در آید امیر خسرو دهلوی