امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۹۱: چون آن بت از سر کو با هزار ناز برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون آن بت از سر کو با هزار ناز برآید ز خلق هر طرفی آه جانگداز بر آید ز تندباد جگرها مرا درونه بلرزد گلی که بر سر آن سرو سرفراز برآید مرا نهال قدش بر جگر نشست بدانسان که گر هزار پیش برکنند، باز برآید به یاد آن قد و قامت سرشک لعل دو چشمم به هر زمین که بریزد، درخت ناز برآید چو پشت دست گزم از فسون و حیرت رویش فسون و حیرتم از نقش های گاز بر آید عجب مدار ز باران عشق و تخم محبت چو سبزه از گل محمود اگر ایاز بر آید نماز نیست مرا جز به سوی بت نه همانا که کار خسرو گمره از آن نماز بر آید امیر خسرو دهلوی