امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۸۷: یک روز یار اگر قدمی سوی من زند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک روز یار اگر قدمی سوی من زند بخت رمیده خیمه به پهلوی من زند خواهم هزار جان ز خدا تا کنم نثار در هر قدم که سرو سمن بوی من زند در خورد دوست نیست مگر اشک چشم من در پیش مردمان همه در روی من زند مردم در انتظار که کی حلقه بر درم زلف نگار سلسله گیسوی من زند چشمش هزار قلب شکست، از مژه هنوز لشکر کشد که بر دل بدخوی من زند خسرو، ز باد صبح رخش دم زنیم و بس لاف محبتش سر هر موی من زند امیر خسرو دهلوی