امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۸۲: شوخی نگر که آن بت عیار می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوخی نگر که آن بت عیار می کند دل را به بند زلف گرفتار می کند هر دم به شیوه ای ز کسی می برد دلی در حلقه های زلف نگونسار می کند دشمن دریغ بود که ره یافت پیش دوست حیف است گل که همدمی خار می کند انکار عشقبازی ما می کنند خلق ما خاک آن کسیم که این کار می کند تا دید شیخ رونق بازار عاشقان هر بامداد خرقه به بازار می کند جز عقل عاقلان نکند صید چشم تو مست است و قصد مردم هشیار می کند در خورد دوست نیست نثار سر و ترا خسرو سری که دارد ایثار می کند امیر خسرو دهلوی