امیر خسرو دهلوی
مثنویات
شماره ۸۵ - خراب گشتن مجلس خانی از گردش دور مدام، و خفتن بخت بیدار خضر خان، به پریشانی این دولت در واقعه دیدن و تعبیر آن خواب پریشان از دل خسرو خستن: بسی دیدم درین گردنده دولاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بسی دیدم درین گردنده دولاب ندیدم هیچ دورش بر یکی آب اگر خورشید این ساعت بلند است زمان دیگر از پستی نژند است مکن تکیه به صد رو مسند و تخت خس است این جمله چون بادی وزو سخت ز تاراج سپهر دون بیندیش که صد شه را کند یک لحظه درویش علمهای جهان بر عکس هم هست که بر ملکی گدائی را دهد دست کنون از سینه بیرون ریزم این جوش که روشن شد هم از دیده هم از گوش که چون شه را به شخص ناز پرورد رسید از تند باد آسمان گرد تغیر یافت ره اندر مزاجش نشستند اهل دانش در علاجش به تب لرزه شده خور زان تب نرم که آن خورشید را اندام شد گرم چنانش در جگر ره یافت آزار کز آزارش جگر گوشه شد افگار خضر خان کو نهالی بود زان باغ چو لاله داشت زان غم بر جگر داغ به رسم نذر گفت ار به شود شاه پیاده در زیارتها کنم راه ز نذرش لختی از شه رفت سستی پدید آمد نشان تندرستی روان گشت آن مهین سر بلندان پیاده سوی «هتنا پور» خندان چو او پای بلورین سود بر خاک ستاره خواست زیر افتد ز افلاک ملوک از باد بر خاک اوفتادند به همراهی در آن ره رو نهادند همه گلها به پای سرو خفتند طریق مصلحت راباز گفتند به غلطیدند پیش راهوارش که تا کردند بر مرکب سوارش روان شد سوی «هتناپور» پویان به صد خواهش حیات شاه جویان که چون عزم زیارت کرد چون تیر نشد بهر زیارت جانب پیر نرفت آن سو گهٔ باز آمدن نیز که پوشید آسمانش چشم تمیز چو بر رویش قضا می خواست گردی نبردش در پناه نیک مردی مخالف کاو محل میخواست خالی چو خالی دید کرد آفت سگالی به فتنه راست کرد اندیشهٔ خویش به حضرت رفت بی اندیشه در پیش برون داد آن چنان راز نهان را که باور شد دل شاه جهان را الپخان را گوزنی ساخت با شیر زد اول نیش وانگه راند شمشیر چو از کار الپخان سینه پرداخت سبک تدبیر کار خضر خان ساخت ستد فرمانی از فرماندهٔ دهر چو ماری هر خطش دیباچهٔ زهر امیر خسرو دهلوی