امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۷۶: از حال مات هیچ حکایت نمی رسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از حال مات هیچ حکایت نمی رسد در کار مات بیش عنایت نمی رسد گویند بگسلد چو بغایت رسید عشق جانم گسست و عشق بغایت نمی رسد گمره چنان شده ست دلم با دهان تو کش از کتاب صبر هدایت نمی رسید بگذشت دوش زلف و رخت پیش چشم من ماهی گذشت و شب به نهایت نمی رسد از خون نوشته قصه دردت رسول اشک هر روز در کدام ولایت نمی رسد ای عقل، بگذر از سر خسرو که مر ترا در کار اهل عشق کفایت نمی رسد امیر خسرو دهلوی