امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۵۲: خوبان گمان مبر که ز اولاد آدمند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوبان گمان مبر که ز اولاد آدمند جانند یا فرشته و یا روح اعظمند زان انگبین چه ناله کنی، زانکه دائما مرغان عرش بر مگس از شهد بر مکند خوانید روح وامق و مجنون وویس را کایشان درون پرده این راز محرمند ای سلسبیل راحت و ای چشمه حیات بر تشنگان سوخته لطفی که در همند! زاغان نمی زنند به کویت که می خورند مشتاق را که سوخته آتش غمند هر شب منم ز نقش خیال تو در گریز چون بوم و شپرک که ز خورشید می رمند خسرو که زنده نیست، نصیحت چه می کنند؟ باد مسیح بر سگ مرده چه می دمند؟ امیر خسرو دهلوی