امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۴۳: اهل خرد که دل به جهان در نبسته اند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اهل خرد که دل به جهان در نبسته اند زان است کز وی آرزویی برنبسته اند دل را فراخ کن ز پی صید آسمان زیرا ملک به دام کبوتر نبسته اند راه ار دراز، رخش ترا پی نکرده اند نخل ار بلند مرغ ترا پر نبسته اند جای خرانست آخور رنگین روزگار عیسی و شان بر آخور او خر نبسته اند در کار خواجگان چه شوی غرق در گهر؟ کاین خانه گل است و به گوهر نبسته اند تیغ تو زیوریست، چه خصمی همی کشی؟ بفگن که اهل معرکه زیور نبسته اند خست سر تو کرد نگون پیش ناکسان ورنه ز چرخ نقش تو کمتر نبسته اند منت منه بداده که بخشنده ایزد است چون رزق را به روی کسی در نبسته اند خسرو زبان کاذب خود را صفت مکن شمشیر چوب را کمر زر نبسته اند امیر خسرو دهلوی