امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۴۰: یاران که زخم تیر بلایت چشیده اند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاران که زخم تیر بلایت چشیده اند با جان پاره از همه عالم رمیده اند بس زاهدان شهر کز آن چشم پر خمار سبحه گسسته اند و مصلا دریده اند ترسندگان به جور دلت یار نیستند مرغان دشت دان که به سنگی خمیده اند بنمای شکل خود که بسی خون گرفتگان جانها به کف نهاده به دیدن رسیده اند تر دامنان کسان شده اند از تو کز صفا دامن ز سلسبیل و ز کوثر کشیده اند جاروب آستان تو معزول شد زکار زان جعدها که بر سر کویت بریده اند آنان که عاشقان ترا طعنه می زنند معذور دارشان که رخت را ندیده اند یابند زین پس از غزل خسرو اهل دل سوزی که در فسانه مجنون شنیده اند امیر خسرو دهلوی