امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۲۴: امروز چیست کز در جانان برون نیامد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امروز چیست کز در جانان برون نیامد؟ مردند دردمندان، جان، آن برون نیامد نظارگی ز هر سو در انتظار رویت دادند جان بر آن در، سلطان برون نیامد جانم فدای یاری کو در دلی چو در شد بیرون نرفت از دل تا جان بیرون نیامد تیری که زد ز غمزه، لابد به سینه آمد سینه شکاف کردم، پیکان برون نیامد دی می گذشت، گفتم کش ناله بشنوانم هر چند جهد کردم، افغان برون نیامد اسباب کامرانی از بخت بد چه جویم؟ کز ثغبه مغیلان ریحان برون نیامد گفتی بمیر خسرو کز تو رهم، چه حیله چون جان عشقبازان آسان برون نیامد امیر خسرو دهلوی