امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۰۵: غمزه مردم کشی پرده صبرم درید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غمزه مردم کشی پرده صبرم درید من نرسیدم بدو، کام به جانم رسید باد نه ام زین بلا چند توانم گریخت سنگ نه ام، این جفا چند توانم کشید بی دلم، ای مردمان، توبه نخواهم شکست عاشقم، ای دوستان، پند نخواهم شنید سوختم، این آه گرم چند نهانی کشم؟ گریه نخواهم گشاد، جامه نخواهم درید دل ز من آن روز برد کو به خوشی خفته بود باد بر او می گذشت، موی سیه می برید دی که گشادی خدنگ، خوش پسرا، بر شکار شب همه شب تا به روز در دل من می خلید بهر خدا رخ بپوش یا ز نظر دور مشو کافت جان بیش ازین ما نتوانیم دید پیش خیال تو دوش از گله دل مرا قصه به لب می گذشت، اشک برو می دوید در سر خسرو چنان شست خیالت که گر کار به تیغ اوفتد، زو نتواند پرید امیر خسرو دهلوی