امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۷۵۴: هر کسی سبزه و صحرا و گلستان خواهد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کسی سبزه و صحرا و گلستان خواهد دل بیچاره ترا چون دل من آن خواهد نیک تنگ آمدم از خود، ز پی کشتن من خنده گو کز لب خونخوار تو فرمان خواهد خواندیم از پی قربان چو به مهمانی وصل آمدم اینک، اگر وصل تو قربان خواهد چشم تو کشت مرا، غم دیت از دل طلبید تیغ هندو کشد و تیغ مسلمان خواهد در غم زلف تو دل می دهم و می ترسم که نباید که مرا دل دهد و جان خواهد رنجه شد دوش خیال تو به پرسیدن من چشم را گو که ز من عذر فراوان خواهد خواستم شب ز تو یک بوسه به جانی بخرم شرمم آمد که چنین تحفه کس ارزان خواهد حال خسرو ز غمت گشت پریشان، آری عشق خوبان همه گر حال پریشان خواهد امیر خسرو دهلوی