امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۷۵۲: چشم گردنده او با همه کس می گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم گردنده او با همه کس می گردد چون رسد دور به من، خود به هوس می گردد زلف کژباز تو بابنده به صد بوالعجبی پیش می آید هر لحظه و پس می گردد از پی آنکه بگیرد سگ شبگرد مرا فتنه اندر سر زلف چو عسس می گردد جان که پیرامن خال سیهت می بیند عنکبوتی ست که بر گرد مگس می گردد شام تا صبح خیال تو بگردد در چشم کس نگوید که درین خانه چه کس می گردد؟ دم نقد از لب تو باد به دست است مرا کز نفس می زید و نیم نفس می گردد خسروا، چون تو گلی را چه کند، آنکه بر غم همه چون باد به دنباله خس می گردد امیر خسرو دهلوی