امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۷۴۷: هر کرا داعیه درد طلب پیدا شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کرا داعیه درد طلب پیدا شد عاقلان جمله بر آنند که او شیدا شد آتش عشق ز هر سینه که زد شعله مهر گر همه صبح مبین است که او رسوا شد پیش رفتار تو، ای آب روان از تو خجل گر نشد سرو چرا ساکن و پا بر جا شد؟ چشم نرگس به گل روی تو می بینم باز همچو یعقوب که از بوی پسر بینا شد از خطا بود که در چین سر زلف تو باد رفت و زنجیر کش سلسله سودا شد ساقیا، باده مپیمای که بدنامی ما بر سر کوی تو افسانه کشورها شد دل خسرو به کجا رفت که از تنگی عشق؟ همچو نقش دهنت کم زد و ناپیدا شد امیر خسرو دهلوی