امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۶۹۱: تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی آن زلف پریشان وقت ما بر هم زند آه دودآلود ما آتش بر این عالم زند می خورم من خون به یاد لعل دلداری و هیچ کس ازین قصه نمی یارد که با او دم زند لعل جان بخش تو گاه خنده پسته دهان طعنه ها بر معجزات عیسی مریم زند نکهت مشک ختا دیگر نیاید خوش مرا گر صبا آن طره مرغول را بر هم زند چون تویی از نسل آدم گشت پیدا، نیست عیب گر فرشته بوسه بر پای بنی آدم زند هر که بر خاک جنایت بار یابد، بی گمان خیمه بر بالای این نه طارم اعظم زند چون وفایی نیست جز غم هیچ کس را در جهان یاد خسرو را حرام، ار یک دم بی غم زند امیر خسرو دهلوی