امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۶۸۹: باز باد صبح بوی آشنایی می دهد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز باد صبح بوی آشنایی می دهد آب چشم مستمندان را روایی می دهد بین که چندین زاهد از خلوت برون خواهد افتاد باد را کان زلف شغل عطرسایی می دهد ای رخت آشوب و چشمت فتنه و زلفت بلا دل نگر کو با کیانم آشنایی می دهد هم به حق دوستی کت دوست می دارم به جان خوی تو گرچه نشان بی وفایی می دهد وه که باری روی زیبا باز کن تا بنگرم تا هنوزم دیده لختی روشنایی می دهد آمدم بر آستان دولتت امیدوار کیست کو درویش را راه گدایی می دهد؟ گفتی از دست فراق ما نخواهی برد جان تو چه گویی خود که ما را دل گوایی می دهد؟ خود مکن بیگانگی با ما، چو می دانی که چرخ آشنایان را ز یکدیگر جدایی می دهد خون خسرو رایگان مزد رقیبت بر من است گر به یک شمشیرم از دستت رهایی می دهد امیر خسرو دهلوی