امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۶۸۲: تا چه ساعت بود، یارب، کان مسلمان زاده شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا چه ساعت بود، یارب، کان مسلمان زاده شد کافت اندر سینه و اندیشه در جان زاده شد از شب حامل چه زاید، جز پریشانی به عمر هندوی شب حامل و زلف پریشان زاده شد دی شبش گفتم، فلانی، زیر لب گفتا، که مرگ طرفه مرگی بود این کز آب حیوان زاده شد مه غلام اوست، ار در پیش یوسف سجده کرد او به دهلی زاد، اگر یوسف به کنعان زاده شد ماه من از آب چشم و گریه سوزان بترس کز تنور پیرزن سیلاب طوفان زاده شد مردم چشمم برون افتاد ز گریه ز پوست راست چون طفلی که خون آلود و گریان زاده شد دل از آن خوناب تن هر لحظه می گوید غمی چون کند بیچاره خسرو کز پی آن زاده شد امیر خسرو دهلوی