امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۶۵۹: سبزه ای سبز است و آب روشن و سرو بلند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سبزه ای سبز است و آب روشن و سرو بلند باده صافی به جام آبگون باید فگند جای بلبل هست بر سرو بلند و زین قبیل هست جای آنکه بلبل می پرد زینسان بلند نرگس اندر عین مستی سوی گل چشمک زن است ورنه گل بر سبزه هم چندین نکردی ریشخند گل ازان کم عمر شد کاو ییشتر از عمر خویش دام داد آن را که از وی وقت گل شد بهره مند ساقیا، می چاشنی کن بعد ازان درده، ازانک گر ترش باشد می آن را چاشنی باید ز قند بند بندم را جدا کرده است دست غم به تیغ تو به خون گرم می پیوند کن بندم ز بند شاهد مجلس، بپوشان رو که من از بیم چشم پیش رویت پای می کوبم بر آتش چون سپند گر دل خسرو رسن بازی کند با زلف تو رشته یک چندی درازش ده ز زلف چون کمند امیر خسرو دهلوی