امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۶۵۶: در شب هجران که روزی هیچ دشمن را مباد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در شب هجران که روزی هیچ دشمن را مباد می رود عمر عزیزم چون سر زلفت به یاد محنت هجران و رنج راه و تشویش سفر این همه گویی نصیب جان مهجورم فتاد سیل خون دل که از اینگونه آید سوی چشم دم به دم بر آب خواهد رفت مردم زین سواد تا ز خط جام می فهم معانی کرده ام هر چه خواندم پیش استاد طریقت شد ز یاد ترک چشمش ریخت خون ما به شوخی، وز لبش خونبها جستیم از وی، خونبها بر هم نهاد در غمت گر رفت خسرو از جهان، عمر تو باد لیک خواهد خواست روز محشر از دست تو داد امیر خسرو دهلوی